کد مطلب:243821 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:109

آگاهی آن حضرت به زبان حیوانات
[117] 28 - ابن حمزه روایت كرده است:

از علی بن اسباط نقل شده كه گفت: همراه امام جواد علیه السلام، در حالی كه بر الاغی سوار بود، از كوفه بیرون رفتیم، به رمه ی گوسفندی برخورد كردیم كه ناگهان، گوسفندی از رمه جدا شد و در حالی كه بانك و فریاد (ناله) می زد، نزد امام جواد علیه السلام آمد، حضرت به من دستور داد كه شبان را فرا بخوانم و من، چنین كردم.

امام جواد علیه السلام فرمود: ای شبان! این گوسفند كه صاحب دو فرزند شیر خوار است، از تو شكایت دارد، چه اینكه در دوشیدن شیرش، بر او ستم می كنی و چون شب هنگام به خانه صاحبش باز می گردد، هیچ شیری در پستانش نمی یابد، اكنون دست از ظلم و ستم بر او بردار، یا از خدای متعال می خواهم كه عمرت را كوتاه سازد.

شبان عرض كرد: البته گواهی می دهم كه خدایی، جز خدای یكتا نیست و گواهی می دهم كه محمد، فرستاده اوست و تو، جانشین او هستی، خواهش می كنم بفرمائید كه چگونه از این راز آگاه شدید؟

امام جواد علیه السلام فرمود: ما گنجینه داران دانش و نهان و حكمت خدای متعال و جانشینان پیامبران او هستیم و بندگان محترم و گرامیش می باشیم. [1] .

[118] 29 - طبری گفته است:

از عبدالله بن سعید نقل شده كه گفت: محمد بن علی بن عمر تنوخی اظهار داشت: امام جواد علیه السلام را دیدم، در حالی كه با گاو نری سخن می گفت و گاو، سر خود را حركت می داد، ناباورانه عرض كردم: چنین نیست، بلكه شما به گاو دستور می دهید (دستور دهید!) كه با شما سخن بگوید؟

حضرت فرمود: (علمنا منطق الطیر و أوتینا من كل شی ء) [2] «زبان پرندگان به ما، تعلیم داده شده و از هر چیزی، به ما عطا گردیده است.».

سپس به گاو فرمود: بگو: خدایی جز خدای یكتا نیست و شریكی ندارد، پس گاو گفت:



[ صفحه 109]



(خدایی جز خدای یكتا نیست و شریكی ندارد.) آنگاه حضرت، دست مبارك خود را بر سر گاو كشید. [3] .


[1] الثاقب في المناقب: 522 ح 455.

[2] نمل: 27 \ 16.

[3] دلائل الامامة: 400 ح 356.